سر به عدم درنه و یاران طلب

سر به عدم درنه و یاران طلب بوی وفا خواهی ازیشان طلب …

گر مدعی نه‌ای غم جانان به جان طلب

گر مدعی نه‌ای غم جانان به جان طلب جان چون به شهر …

رویم ز گریه بین چو گلین کاه زیر آب

رویم ز گریه بین چو گلین کاه زیر آب از شرم روی …

کار عشق از وصل و هجران درگذشت

کار عشق از وصل و هجران درگذشت درد ما از دست درمان …

انصاف در جبلت عالم نیامده است

انصاف در جبلت عالم نیامده است راحت نصیب گوهر آدم نیامده است …

پای گریز نیست که گردون کمان‌کش است

پای گریز نیست که گردون کمان‌کش است جای فزاع نیست که گیتی …

تا جهان است از جهان اهل وفائی برنخاست

تا جهان است از جهان اهل وفائی برنخاست نیک عهدی برنیامد، آشنائی …

دل پیشکش تو جان نهاده است

دل پیشکش تو جان نهاده است عشقت به دل جهان نهاده است …

کار گیتی را نوائی مانده نیست

کار گیتی را نوائی مانده نیست روز راحت را بقایی مانده نیست …

اهل بر روی زمین جستیم نیست

اهل بر روی زمین جستیم نیست عشق را یک نازنین جستیم نیست …

آگه نه‌ای که بر دلم از غم چه درد خاست

آگه نه‌ای که بر دلم از غم چه درد خاست محنت دواسبه …

در این عهد از وفا بوئی نمانده است

در این عهد از وفا بوئی نمانده است به عالم آشنارویی نمانده …